مهندسي رهبري و حکمراني اصلحان
موضوع
حکمراني فرهنگي
قالب
متن مکتوب (آثار متني ، کتاب، نشر و ...)
بستر عرضه
-
تاریخ تولید
۱۴۰۳/۰۳/۱۹
برابر برخي از تعاريف در علوم سياسي؛ حکومت در بردارنده چهار عنصر مانند: جمعيت، قلمرو، دولت و حاکميت است. دولت يک مفهوم محدود و يکي از عناصر حکومت است.
لذا اگر اين چهار رکن اساسي در يک هماهنگي کامل از نظر علمي و عملي نباشند؛ مطمئنا باعث عدم درک درست مفاهيم و عملکردها در ساختار حکومت خواهد شد و بطور ناخواسته باعث اختلال و يا کُند شدن روند پيشرفت جامعه و اهداف و سياستهاي کلان هرکشور ميشود.
از علل آن ميتوان به عدم شناخت دقيق و کامل و جامع بخشي مانند مجلس از دولت و يا بالعکس و ديگر ساختارهاي يک نظام و حکومت از يکديگر دانست که به دليل اينکه يک فرد در يک مسير دُرست علمي و عملي منتخب و نماينده براي مسئوليت يک بخش از حکومت مانند سازمان، معاونت و غيره نشده است؛ سبب تضاد در اجراي و هماهنگي ميشود چراکه يک حکومت مانند يک بدن است که اگر يک عضو عملکرد درست و صحيح و دقيقي نداشته باشد و در هماهنگي کامل با ساختار بدنه نظام نباشد؛ منجر به اختلال عملکرد ديگر اعضاء و ساختارها در حکومت ميگردد.
بنابراين ما در اين نوشتار مهندسي رهبري سعي کردهايم تا روش حکمراني اصلحان (شايستگان) بر مردم را بيان کنيم و اصلح از نظر ما بيانگر توام دو کلمه اصول و اصلاح است که يک حکومت در عين هماهنگي و عملکرد و اصلاح دُرست و همچنين پايبند به اصول و مباني خود؛ به اخلاق و فرهنگ نيز توجه دارد. رهبري نيز به معناي عام يعني صدرات، حکومت، مديريت، رياست، فرمانروايي، حکمراني و غيره ميباشد که ميتواند از صدرات در قالب سرپرست و مدير يک خانه تا کارخانه شروع شود و تا رياست و رهبري سازمان و يا ارکاني مانند مجلس، رياست جمهوري (يا نخست وزيري)، قوه قضايي و حتي کشور را شامل گردد.